مرور زمان...
·•●مُـ ـخـاطَــبـ خـ ـاصـ ●•·
בورانے شـבه ڪًـه باس بگیم : عذر میخوام ڪًـــــــــــــه تو غلط ڪًـــــــــــرבے


 یه وقتایی هست به مرگ یه نفر راضی ای...

اماممکنه یه روزی ازدلتنگی همون آدم......

به دستوپای عکساشم بیفتی.......

 

سوزاندن خاطره ها...

ویادگاریاش....

نمیتونه دلیل برفراموش شدنش باشه...

عشق بعضیاتوخونه آدمه...

توجونته...

توسرته...

توقلبته...



اولش پافشاری میکنه بمون...

بعدشونه هاشوبالامیندازه ومیگه هرجورمایلی...

این همون...

بادست پس زدنو باپاپیش کشیدنه..


دیدی گاهی وقتا یکی تکه کلام عشقتو بکارمیبره...

یدفعه لال میشی...

میخوای خودتوبزنی به کوچه علی چپ...

یدفعه یادچهره پاکومعصومش میوفتی...

خاطره هابرات مرورمیشن...

آخرشم پامیشی میری یه گوشه ویه آه...

اینجاست که ازخودت و همه متنفرمیشی...


تولدت میشه...

همه بهت تبریک میگن...

بازتوفک میکنی هیچکس دوست نداره...

چون اون که باید بهت تبریک نگفته...


مث همیشه یه نیم نگاه مایل ازتو...

وخیالاتی مبهم ازمن...


تاحالا هزارتا قاصدک فرستادم...

تابه خدابگه...

زمین و زمان مال تو...

7میلیارد بشرمال تو...

این یدونه مال من....


گفتی تفاهم نداریم...

توافق میکنیم برای جدایی...

حالا بادنیایی ازتفاوت...

تواضع میکنم درحقت...

تداوم نکن...


دوستان متن ها کارخودمه کپی کردین بدون درج منبع...

مجبورشدم کلیک راستو ببندم...

شرمنده ...

 



دریافت کد بارش برف چت روم